معنی تنگ کردن، جمع کردن، منقبض کردن, معنی تنگ کردن، جمع کردن، منقبض کردن, معنی تj; lcbj، [ku lcbj، kjrfq lcbj, معنی اصطلاح تنگ کردن، جمع کردن، منقبض کردن, معادل تنگ کردن، جمع کردن، منقبض کردن, تنگ کردن، جمع کردن، منقبض کردن چی میشه؟, تنگ کردن، جمع کردن، منقبض کردن یعنی چی؟, تنگ کردن، جمع کردن، منقبض کردن synonym, تنگ کردن، جمع کردن، منقبض کردن definition,